گزارش برنامه دورهمی مرکیه(توسط آقای غریب زاد)
پس از اطلاع رسانی به همنوردان عضو در گروههای صفحه مجازی واتساپ و تلگرام و اعلام آمادگی و 7 نفر از اقوام گیلک ، لر، کرد،خراسانی و ترک که بطور اتفاقی 85 درصد آنها همنوردان قله کازبک گرجستان بودند، عازم سفر شدیم تا برنامه دورهمی را برگزار نماییم.
زمان :20 تا 23 آذر 1398
مکان: استان گیلان ، شهرستان صومعه سرا، بخش میزاکوچک به مرکزیت شهر گوراب زرمیخ، دهستان و روستای مرکیه
سرپرست : غلامرضا اینانلو
میزبان : احمد غریب زاد
همراهان: نوربخش شمس- مسعود صادقپور- مصطفی فلاح زاده- مهدی فرامرزی- خسرو یوسفی
چهارشنبه 1398/09/20 ساعت 13 از کرج خارج شدیم من(احمد) پس از سوار کردن غلامرضا و لوازم خریداری و آماده شده توسط ایشان، نوربخش و مسعود را در متروی گلشهر کرج برداشتیم، کنار اتوبان کرج - قزوین بعد از هشتگرد، مصطفی، مهدی(باماشینش) و خسرو به ما پیوستند و همانجا ناهار خوردیم و راه افتادیم . ساعت 17:00 به منزل در بالا مرکیه رسیدیم.
برنامه های شب، غیر از شام ، یاد کردن دوستان ، دیدن عکسه و فلیمهای برنامه های کوهنوردی بخصوص کازبک بازگویی خاطره ها و ارتباط با آقای اقبال دولتیاری در کانادا(همنورد واستاد زبان) که مجذوب این برنامه شده بود و خواندن شعر شبهای گلوبندک بصورت دسته جمعی دور آتش مختصر بود.
پنجشنبه 1398/0921 گشت و گذاری در باغ زدیم و پس از صرف صبحانه به قلعه رودخان رفتیم و ساعت 12 در قلعه (معروف به هزار پله)بودیم درحین بالا رفتن از جنگل و مناظر زیبای پاییزی و توقف های مکرر جهت گرفتن عکس و فیلم سپری شد.
راهنمای حاضر در قلعه توضیحاتی در باره قدمت قلعه که به دوره سلجوقی برمی گردد و در قرن 10 هجری قمری مرمت شده و به قلعه حسامی معرف استدر حدود نیم ساعت در قلعه کوهپیمایی کردیم چرا که تفاوت ارتفاع بالاترین نقطه(شاه نشین) تا پایین ترین نقطهحدود 100 متر است . سرانجام با ثبت خاطراتی در دفتر زندگی ساعت 14 در محل پارکینگ بودیم.
بعداز بازدید از قلعه رودخان به سمت فومن حرکت کردیم که آنجا آقای مسعود صادقپور با اتوبوس در حال حرکت عازم کرج شدو بقیه نفرات به سمت منزل برگشتیم و گشتی در اطراف نیز زدیم از جمله از منزل قدیمی بازسازی شده آقای محمدغریب زاد.
سر شب به منزل پدری همکار سابق مان شهید دانش احمدعلیزاده در روستای سه سار سر زدیم که خیلی بجا بود. بعضی از دوستان از خیر بعضی از سریالهای تلویزیون هم نمی گذشتند! از همه پرکارتر دایی غلام به کمک آقای فلاح زاده برای فراهم کردن شام بودند. دربعضی از مواقع سایر دوستان بصورت خودجوش کمک می کردند.
جمعه 1398/09/22 به زیده فومن رفتیم ، مشاهده باغ چای و خرید از کارخانه "چای چو" از آنجا آقایان فرامرزی و یوسفی به سمت تهران حرکت کردند. درادامه چهارنفری در کنار استخر دوقلوی (طبیعی) سه سار توقف کردیم و سپس به روستای زیبای پلنگ دره و آلیان و همچنین استخر رفتیم و پس از پیاده روی در اطراف استخر و تهیه عکس و فیلم از مناظر زیبا و پرندگان مهاجر به سمت مقصد بعدی حرکت کردیم.
این خودروی چابک (وانت دو کابین کارا)با سرنشینان چابکتر به تالاب آبکنار رفت شکر خدا تالاب پر از آب بود. هوا نسبتا سرد و نمیشد قایق سواری کنیو بعد به ساحل در در کپورچال رفتیم که دریا مواج و و زیباییهای خاص خودش را داشت. سپس به منزل برگشتیم و پس از صرف ناهار جهت دیدن پناهگاه حیات وحش سلکه نزدیک تالاب صومعه سرا رفتیم که دیر سده بود و بسته بود هوا تاریک بود. پس از خرید اقلام موردنیاز شخصی و عمومی در شهر صوممعه سرا به منزل برگشتیم .
شنبه 1398/09/23 ساعت 9 و نیم از روستای مرکیه به سمت فومن خارج شدیم و پس از خرید و سوغات سفر به سمت کرج حرکت کردیم و ناهار آماده شده را در استراحتگاه بین اتوبان قزوین کرج صرف کرده و ساعت 15 به کرج ایستگاه متروی گلشر رسیدیم که باید آقای فلاح زاده پیاده می شد و بدین گونه سفر به پایان رسید.
سپاس فراوان از همه همراهان بخصوص دایی غلام که سرپرست و آشپز و همه کاره، از پدر دمنوش ایران و نغمه خوان، سردار کوهنورد جوان، خورشید ماجولان، و نوفرستی. دین مناظر زیبا ، سرسبزو رنگارنگ، مناطق معروف و یا بکر، لطافت هوا ، خیلی وسوسه انگیز بود، ولی مهمتر از آن، یکدلی، ضفا، صمیمیت و محبت دوستان بود که خاطره شد. به امید دیدار دوستان در دورهمی های بزرگتر.
گزارش نوشته شده توسط آقای غریب زاد بود که بنده در بعضی قسمتها ویرایش کمی داشتم و جا دارد به نوبه خود وسایر دوستان از همراهی و میزبانی ایشان قدردانی و سپاسگزاری می نمایم و آرزو دارم خداوند به ایشان و سایر عزیزان طول عمر باعزت در کنار خانواده و یکدیگر عطا فرمایید.
درانتها تصاویری از این سفر تقدیم نگاه مهربانتان می شود:
قلعه ,ساعت ,منزل ,پس ,، ,آقای ,پس از ,به سمت ,و پس ,به منزل ,فلاح زاده
درباره این سایت